هنگامی که در یک وبسایت سرمایهگذاری میکنید، باید مطمئن شوید که به ارزش واقعی کسب و کار اینترنتی شما چیزی اضافه میکند. برای سنجش موفقیت سایت خود نیازی به نرمافزارهای گرانقیمت یا داشتن مدرک آمار ندارید، ولی با انبوه دادههای موجود، دشوار است که بفهمید چه چیزی را باید ردگیری کنید و همهی این دادهها چه معنایی دارند.
خوشبختانه، همهی چیزهای که نیاز دارید، ابزارهایی ساده (و رایگان) هستند که به شما کمک میکنند تا بر چند دادهی کلیدی تمرکز کنید.
اهداف شما چه هستند؟
قبل از اینکه بدانید که چه چیزی را باید اندازهگیری کنید، باید اهداف خود را روشن کنید. چرا وبسایت دارید؟ اگر محصولات خود را آنلاین بفروشید، این قسمت آسان میشود. اما اغلب، مشخص کردن آن کمی سختتر است. به طور معمول باید یک لیست کوتاه از اهداف درآمدی (یا عملکردی) و تعاملی خود ایجاد کنید.
نمونههایی از اهداف درآمدی (یا عملکردی):
- مردم میتوانند چیزی را از طریق وبسایت خریداری کنند.
- بازدیدکنندگان میتوانند اطلاعات بیشتر یا یک قرار ملاقات درخواست کنند.
- افراد میتوانند اطلاعات لازم را برای بازدید از مکان فیزیکی شما دریافت کنند.
نمونههایی از اهداف تعاملی:
- بازدیدکنندگان سایت را از طریق یک موتور جستجو پیدا کنند.
- افراد بیش از یک صفحه از سایت را مشاهده کنند.
- بازدیدکنندگان برای خوراک RSS شما ثبت نام کنند.
ابزارهای مورد نیاز
- برنامهی تحلیلی وب که برای اندازهگیری موفقیت سایت شما ضروری است. انتخابهای زیادی وجود دارد که از رایگان تا ماهانه هزاران دلار را در بر میگیرد. آسانترین ابزار برای استفاده و نصب Google Analytics است که رایگان است.
- ابزار وبمستر گوگل و Bing. در هر دو، به سادگی تایید میکنید که صاحب دامنه خود هستید تا به اطلاعاتی که موتورهای جستجو در مورد شما دارند دسترسی پیدا کنید.
روی اینها تمرکز کنید
۱. آیا تعداد بازدیدکنندگان مطلوب رو به افزایش است؟
بهترین نوع ترافیک، ترافیک مطلوب (qualified traffic) است. بازدیدکنندگان «مطلوب» همان مشتریان بالقوه هستند. چگونه میتوانید بفهمید که بازدیدکنندگان مشتریان بالقوه هستند؟ غیر از مواردی که افراد به صورت مستقیم به سایت شما میآیند (زیرا از قبل آن را میشناختهاند)، میتوانید به منبع ترافیک نگاه کنید.
ترافیک جستجوهای بدون پرداخت
این ترافیک از طرف کسی ایجاد میشود که جستجویی انجام میدهد و روی سایت شما کلیک میکند. هنگامی که سایت ترافیک جستجوی قابل توجهی بدست آورد، میتوانید شروع به نظارت و دستهبندی کلمات کلیدی مورد جستجوی مردم کنید.
به عنوان مثال، آیا افراد به دنبال نام شرکت شما هستند؟ یکی از دستهبندیهای کلمات کلیدی باید «مربوط به برند» باشد تا همهی حالتهای مختلف نام شرکت و وبسایت شما را در بر بگیرد. دستههای دیگر باید مربوط به صنعت یا صنف شما باشد. به عنوان مثال، اگر لوازم جانبی استخر میفروشید، میتوانید برای مواد شیمیایی، سرسرهی آبی، اسباببازیهای شناور و پرسشهای رایج دستهبندی داشته باشید. میتوانید این دستهها را با ابزار وبمستر خود تنظیم کنید و آنها را در گزارشها مشاهده کنید تا متوجه شوید مشتریان در اینترنت چه چیزی را جستجو میکنند.
ترافیک سایتهای ارجاعدهنده
افزایش ترافیک از سایتهای دیگر به این معنی است که افراد به محتوای شما پیوند میدهند چون ارزشمند است. صفحاتی که اغلب به آن پیوند داده میشود، به طور معمول مفیدترین صفحات هستند. به عنوان مثال، اگر پست وبلاگ شما در مورد نحوهی اضافه کردن آبشار به استخر از ۲۰ سایت پیوند میگیرد، در حالی که پست دیگر شما در مورد انتخاب پوشش استخر تنها از یک سایت پیوند میگیرد، میتوان نتیجه گرفت افراد بیشتر به آبشار علاقه دارند تا پوشش استخر (با فرض اینکه برای هر دو مقاله به یک شیوه تبلیغ کردهاید).
۲. آیا بازدیدکنندگان سایت شما را مفید میدانند؟
همه به دنبال خرید نیستند. ممکن است برخی از بازدیدکنندگان بخواهند درباره شرکت یا محصولات شما بیشتر بدانند. اگر فقط فروش را پیگیری (track) کنید، ممکن است در مورد چگونگی جذب مشتریان بالقوه بینشی کسب نکنید.
افزایش فروش
با این حال، مشخصترین و مفیدترین معیاری که باید پیگیری کنید، درآمد است. میتوانید اهداف را در Google Analytics پیگیری کنید (شاید بهتر باشد از یک متخصص تجزیه و تحلیل بخواهید این کار را انجام دهد) و رویدادهایی نظیر تسویه یا کلیک روی دکمههای خرید را تحت نظر بگیرید.
هنگامی که این را به دستههای کلمات کلیدی و اطلاعات ارجاع سایتهای دیگر متصل کنید، دادهها مفیدتر میشوند. آیا ۱۰ درصد از بازدیدکنندگانی که از پیوندهای انجمنهای آنلاین والدین به سایت شما آمدهاند خرید میکنند، اما در مقابل فقط ۱ درصد از بازدیدکنندگان انجمنهای باغبانی از شما چیزی میخرند؟ اگر چنین است احتمالاً والدین برای کسب و کار اینترنتی شما ارزشمندتر هستند.
افزایش مشارکت
با استفاده از دستهبندی کلمات کلیدی که تنظیم کردهاید، میتوانید ببینید که چه نوع بازدیدکنندگانی سایت شما را ارزشمند میدانند. دادههای زیر میتواند مفید باشد:
زمان-در-سایت و صفحات مشاهده شده. این دو معیار معمولاً مرتبط هستند. اگر میخواهید بازدیدکنندگان یک مقالهی کامل را بخوانند، باید هدف خود را حداقل ۳۰ ثانیه حضور در سایت قرار دهید. یا ممکن است دیدن حداقل دو صفحه در هر بازدید را هدف خود قرار دهید، که نشان میدهد بازدیدکنندگان سایت را آنقدر جالب یافتهاند که بیشتر در آن بچرخد.
- همچنین میتوانید نرخ دفع کاربر (bounce rate) را پیگیری کنید. یعنی چه تعداد از بازدیدکنندگان به محض اینکه سایت را باز میکنند، به دلیل اینکه اطلاعاتی را که به دنبالش بودند پیدا نمیکنند، از آن خارج میشوند.
- اشتراک RSS. این معیار برای وبلاگ بسیار مفید است. اگر کسی از یک جستجو یا سایت ارجاعدهنده بیاید، یک پست وبلاگ بخواند و سپس مشترک وبلاگ شما شود، نشان میدهد که مقالهی شما مفید بوده است. میتوانید اشتراکها را از طریق پیگیری هدف در Google Analytics تحت نظر بگیرید.
۳. معیارهای عملکرد جستجوی (search performance metrics) شما چیست؟
با استفاده از دستهبندی کلمات کلیدی، میتوانید ببینید که رتبهبندی سایت شما در موتورهای جستجو برای جستجوهای خاص چگونه است و آیا افراد از این طریق به سایت شما میآیند.
هر دو ابزار گوگل و بینگ اثر یا impression (تعداد دفعاتی که جستجوکنندگان سایت شما را در نتایج دیدهاند)، کلیکها، نرخ کلیک و امتیاز متوسط کلمات کلیدی را که به سایت شما ترافیک ارسال میکنند، پیگیری میکنند. با نگاه کردن به این معیارها، میتوانید بفهمید که آیا رتبهبندی جستجوی شما بهبود پیدا میکند و آیا افراد نتایج جستجوی شما را قانعکننده میدانند یا نه.
شروع کردن
کلید نظارت بر فعالیت وبسایت شما این است که زیر بار دادهها غرق نشوید. اطمینان حاصل کنید که یک بستهی تجزیه و تحلیل روی سایت خود نصب کردهاید و برای ابزارهای موتور جستجو ثبت نام کردهاید. اهداف روشن و شفافی داشته باشید و سپس با سوالات اساسی شروع کنید: ترافیک کلی من چقدر است؟ چه سایتهایی بیشتر از همه به من پیوند دادهاند؟
به این ترتیب در مورد بازدهی سرمایهگذاری در وبسایت خود بینش خوبی بدست میآورید.

کتاب رایگان
«آمارگیری تجارت الکترونیک برای تازهکارها»
پیام و یا پرسشتان را بنویسید.