اگر در حال خواندن این مطلب هستید، به احتمال زیاد یک کسب و کار اینترنتی دارید یا در فکر راهاندازی یک کسبوکار اینترنتی هستید. هدف این مقاله این است که از شما بپرسد «چرا؟» چرا تجارت الکترونیک میتواند راه حل مناسبی برای کسبوکار شما باشد؟ چرا باید برای فروش محصولات و خدمات خود در اینترنت وقت و انرژی صرف کنید؟
وقتی آدمها از ما دربارهی کارمان پرس و جو میکنند، اغلب دربارهی چیستی کارمان حرف میزنیم. یکی از جوابهای احتمالی یک صاحب کسبوکار اینترنتی این است: «کسب و کار من به طور تخصصی لباس مردانه میفروشد.»
اما یک قدم به عقب بازگردید و بپرسید چرا در فضای اینترنت مشغول کسبوکار هستید؟ جوابهای زیادی ممکن است وجود داشته باشد:
- درآمدم از طریق این راه است.
- علاقهی زیادی به تجارت الکترونیک دارم و معتقدم آیندهی روشنی دارد.
- مغازهی فیزیکی من با کمبود درآمد مواجه است. از طریق تجارت الکترونیک میشود مشتریهای جدید کسب کرد.
- من محصولی منحصربهفرد دارم. تجارت الکترونیک بهترین راه برای جذب مخاطبین است و سود خوبی هم نصیبم میکند.
- تجارت الکترونیک بازده کارکنانم را بالاتر میبرد.
- من از رفتن به مغازههای فیزیکی بیزارم و در عوض دوست دارم خریدم را اینترنتی انجام دهم. خیلیها همین حس را دارند. آیندهی خرید در تجارت الکترونیک است.
به عبارت دیگر درک این موضوع که چرا در تجارت الکترونیک فعال هستید بسیار مهم است. این کار به شما اجازه میدهد برای «چیست»، «کجاست» و «چگونه است» برنامهریزی کنید.
از «چرا» شروع کنید
سیمون سینک (Simon Sinek) نویسنده، سخنران و مشاور کسبوکار است. سمینار او در TED در سال ۲۰۰۹ که «با چرا شروع کنید: چگونه رهبران بزرگ باعث حرکت میشوند» نام دارد، تا به امروز بیش از ۲۰ میلیون بار دیده شده است.
Start with why: how great leaders inspire action
من این ویدیو را خیلی سال پیش دیدم و هنوز آن را به خاطر دارم. خیلی از صاحبین و رهبران کسب و کار فقط به چیستی و چگونگی کسب و کارشان تمرکز میکنند.
خود من صاحب کسب و کاری اینترنتی بودم. من و همسرم در سال ۲۰۰۲ یک فروشگاه اینترنتی کوچک را خریدیم تا همسرم بتواند وقت اضافهاش در خانه را بر روی آن بگذارد. من بعدها کار تماموقتم را ترک کردم تا به او بپیوندم. ما فکر میکردیم میتوانیم زندگیمان را با این کسب و کار بچرخانیم.
ما توانستیم این کار را بکنیم. خرج و مخارجمان تامین میشد، بچههایمان را به مدرسه فرستادیم، برای دانشگاهشان پول پسانداز کردیم، یک ساختمان تجاری خریدیم تا کسب و کار را به آنجا منتقل کنیم و بعدها آن را به یک کارآفرین دیگر فروختیم.
من در حال حاضر هر روز با کارکنان زیادی از شرکتهای بزرگ سر و کار دارم که چندین میلیون دلار بر تجارت الکترونیک سرمایهگذاری میکنند. «چرا»ی آنها افزایش درآمد، هزینههای کمتر، جذب بازارهای جدید، خدمات بهتر به مشتریان و بسیاری چیزهای دیگر است.
اما آنها هنوز با چرا کنار نیامدهاند. شرکت من که کارش مشاوره است، نمیتواند راهحلی بینقص برای سازمانهای بزرگ پیدا کند اگر نتواند این موضوع که چرا آنها میخواهند سرمایهگذاری کنند را کشف کند. تمام چراهایی که آنها میگویند به درآمد و سود، و بازگشت سرمایه ختم میشود.
تراز کردن کسب و کار با «چرا»
وقتی به کسب و کار من و همسرم نگاه میکنم، میفهمم که ما توانسته بودیم شرکتمان را با چرا هماهنگ کنیم. چرای ما این بود که شرکتی داشته باشیم که خیلی سریع رشد نکند، لازم نباشد به خاطرش با سرمایهگذاران دیگر شریک شویم، به تعداد زیادی کارمند، منابع انسانی و قوانین و روال اداری محتاج نباشد. این کار به ما اجازه داد زندگی راحتی داشته باشیم، در عین حال که تلاش میکردیم کاری کنیم که سرمایهمان با فروختن آن کسب و کار بازگردد. که این کار را هم کردیم.
بعد از ۹ سال، فهمیدیم که وقت تغییر فرا رسیده است. از همیشه آنلاین بودن، پردازش سفارشهای زیاد در هر روز، مدیریت تیم کوچکمان، و تمرکز بر تبلیغات و رتبه در موتورهای جستجو خسته شده بودیم.
برای رشد کسب و کار لازم بود سرمایهگذاری بیشتری کنیم، مدیران حرفهای استخدام کنیم و هر چیزی که با سبک زندگی ما هماهنگ نبود را از سر خود باز کنیم. در نهایت کسب و کار را فروختیم و دنبال کاری رفتیم که بیشتر دوستش داشتیم.
تجربه به من ثابت کرده که مدیرها، کارآفرینها و سازمانها اگر بدانند که چرا دارند سرمایهگذاری میکنند میتوانند تصمیمهای درستتری بگیرند.
برای مثال، اگر چرای شما این است که مدیر عامل اجرایی یک کسب و کار با ۲۰۰ کارمند و درآمد چند میلیارد تومانی باشید، چیستی، کجایی و چگونگی شما با چیزی که من تعریف کردم خیلی فرق میکند. شما به احتمال زیاد باید سرمایه جمع کنید، به خصوص اگر از صفر شروع میکنید. به احتمال زیاد باید آدمهای خیلی بااستعداد و حرفهای استخدام کنید تا بتوانید با غولهای تجارت الکترونیک به رقابت بپردازید.
یک چرای دیگر این است که بخواهید محصولات باکیفیت و قابل عرضه در سطح بینالملل تولید کنید و مدیریت برند و کانالهای فروش را خودتان در دست بگیرید. برای این کار، میدانید که باید تجربهی کاربری بالایی پیادهسازی کنید و سرمایهی زیادی به ساختن و معرفی برندتان اختصاص دهید.
خلاصه، فروش محصولات و خدمات در فضای اینترنتی به تنهایی به داشتن یک کسب و کار ختم نمیشود. درک این موضوع که چرا آن محصولات و خدمات را میفروشید از واجبات است.
برگرفته شده از این مطلب در وبسایت پرکتیکال ایکامرس.

کتاب رایگان
«چه کسانی به درد تجارت الکترونیک میخورند؟ (و تجارت الکترونیک به درد چه کسانی میخورد؟)»
پیام و یا پرسشتان را بنویسید.