بازدیدکنندگانی که از جستجوی وبسایت شما استفاده میکنند خیلی بیشتر از کسانی که در سایت میچرخند به مشتری تبدیل میشوند. برای این که بهترین نرخ تبدیل و تجربهی کاربری ممکن را کسب کنید باید کارایی و عملیات جستجوی وبسایتتان را زیر نظر بگیرید. در این مطلب ۴ سوالی که باید دربارهی کارایی موتور جستجوی وبسایتتان بپرسید آورده شده است.
۱. آیا جستجو میتواند غلطهای تایپی و مترادفها را مدیریت کند؟
آیا موتور جستجوی وبسایت شما میتواند چیزهایی نظیر غلطهای تایپی و جا انداختن حرفها، و همچنین کلمات مشابه و مترادف را مدیریت کند؟ هیچ چیز آزاردهندهتر از این نیست که کسی دنبال محصولی در وبسایت شما بگردد و شما نتوانید آن محصول را به او نشان بدهید. در حالی که مشتری میداند که محصول در فروشگاه عرضه شده است. بعضی فروشگاهها حتی پیغامی میدهند مبنی بر این که شاید مشتری در تایپ کردن عبارت مورد نظرش «مرتکب اشتباه» شده است!
بررسی کلمات جستجو شده (که یا توسط پلتفرم شما عرضه میشود یا باید از ابزاری دیگر مثل Google Analytics کمک بگیرید) اطلاعات مفیدی در این باره در اختیارتان قرار میدهد. با این کار غلطهای املایی و تایپی پرکاربرد را میبینید و همچنین محصولاتی را پیدا میکنید که کاربران با استفاده از عبارت جستجویی به دنبالش بودهاند اما نتوانستهاند آن را بیابند.
چندین کلمه، یک محصول
فرض کنید یک فروشگاه اینترنتی پوشاک سویشرتهایش را فقط با کلمهی «سویشرت» نامگذاری کرده باشد، درحالی که بازدیدکنندگان دنبال کلمات دیگری مثل «پلیور» و «گرمکن» هم میگردند. سیستمهای هوشمند جستجو که به پردازش زبان طبیعی مجهزند میتوانند بفهمند که این کلمهها مترادف یکدیگرند، اما جستجوهای مبتنی بر کلیدواژه اغلب نمیتوانند نتیجهی جستجوی مناسبی ارائه دهند. مگر این که خود شما کلمات مترادف را به عنوان کلیدواژه برایشان تعریف کنید.
اشتباهات تایپی
فروشگاهی که «سررسید» میفروشد باید نتایج مناسبی برای «سر رسید» هم ارائه دهد و آن را به عنوان اشتباه تایپی یا املایی در نظر نگیرد.
راه دیگر برای کاهش بروز خطاهای تایپی، پیشنهاد کردن کلمههای درست از روی محصولات و دستهبندیهاست.
این کار باعث میشود مشتری تمام عبارت مورد نظرش را تایپ نکند، در نتیجه خطا پایین میآید و همچنین سرعت جستجو هم بالاتر میرود. ضروری است که سیستم کلمات پیشنهادی باید تجربهی کاربری را بهبود دهند به خاطر همین باید به طور مداوم از لحاظ کارایی و دقت زیر نظر گرفته شوند. سیستم پیشنهادی که سرعت کاربرا را بگیرد به سرعت مشتریها را از سایت دور میکند.
گزینهی هدایت خودکار
گزینهی دیگری که از رخ دادن این گونه خطاها جلوگیری میکند، هدایت خودکار صفحهی جستجو به یک دسته بندی است. برای مثال، اگر کسی کلمهی «سررسید» را جستجو کند، میتوانید به جای این که نتایج جستجو برای این عبارت را به او نشان دهید، او را به صفحهی دستهبندی «سررسیدها» هدایت کنید. بسیاری از فروشگاههای بزرگ این کار را برای عبارتهای کلی انجام میدهد، زیرا صفحات دستهبندی محصولات مرتبط و متنوعتری نسبت به صفحهی نتایج جستجو دارد.
۲. آیا موتور جستجوی من میتواند هر نوع عبارت جستجویی را پردازش کند؟
هرچقدر تجارت الکترونیک پیشرفتهتر میشود، انتظارات مشتریها هم بالاتر میرود. مشتریها هر روز از موتور جستجوی وبسایت استفاده میکنند تا علاوه بر یافتن محصول، پاسخ پرسشهایشان را هم بیابند.
در بررسی اطلاعات جستجو در بسیاری از وبسایتها عباراتی مثل «ساعت کاری»، «مرجوع»، «هزینهی ارسال» و «آدرس فروشگاه» به چشم میخورد. این مثالها به خوبی نشان میدهند که مشتریها به دنبال چه چیزهایی هستند، اما اغلب با صفحهی «نتیجهای پیدا نشد» برخورد میکنند و یا با صفحهای مواجه میشوند پر از محصولات تصادفی که «به نوعی» با عبارت جستجو همخوانی داشتهاند.
عبارات جستجوی خاص
مثال بسیار خوب از مدیریت درست این عبارت جستجو وبسایت Glitzy Secrets است. همانطور که در تصویر پایین میبینید. اگر عبارت «ارسال» را جستجو کنید صفحههای زیادی که در این باره اطلاعاتی دارند به شما نشان داده میشوند. همچنین برای عبارت «مرجوع».
عبارت جستجوی «ارسال» در سایت animal.co.uk هیچ نتیجهای در بر ندارد و صفحهی «هیچ نتیجهای پیدا نشد» نمایش داده میشود. گرچه این وبسایت صفحهی خوبی برای توضیح روشها و هزینههای ارسال دارد.
به نظر میرسد این امکانات که مربوط به تجربهی کاربری هستند چندان مهم نباشند، اما تاثیر بسیاری به جا میگذارند.
۳. کدام و چه تعداد از عبارات جستجو هیچ نتیجهای در بر ندارند؟
یکی از بدترین اتفاقاتی که ممکن است در طول جستجو برای کاربر بیفتد، برخورد با صفحهی «جستجو نتیجهای در بر نداشت» است. صفحات نتایج جستجو که پر از محصولاتی نامرتبط باشند صفحات خوبی نیستند، اما صفحات بدون نتیجه از آنها هم بدترند. صفحات بینتیجه معمولاً در ذهن کاربر به این معنی هستند که «ما هیچ محصول مرتبطی نداریم» و به همین دلیل با نرخ دفع رابطهی مستقیمی دارند.
بدون نتیجه!
با بررسی عبارات جستجو به احتمال زیاد میتوانید بعضی از عبارات بدون نتیجه را تصحیح کنید. صفحات بدون نتیجه بیشتر وقتی اتفاق میافتند که موتور جستجو از روش کلیدواژه محور، به جای پردازش زبان طبیعی، استفاده میکند. برای مثال اگر کاربری به دنبال «لباس ارزان» بگردد، فروشگاه هیچ نتیجهای به او نشان نمیدهد زیرا از موتور جستجویی استفاده میکند که فقط در نام محصول جستجو میکند.
جستجو بر اساس ویژگی
مثال دیگری از جستجوی بدون نتیجه این است که بازدیدکنندهای در یک فروشگاه لباس، یک رنگ را وارد میکند و انتظار دارد تمام محصولاتی را که در همان رنگ هستند ببیند. اگر رنگ محصولات به عنوان ویژگی آن محصولات تعریف شده باشند و در نام محصول ذکر نشده باشند، این احتمال وجود دارد که جستجو نتیجهای باز نگرداند. سیستم جستجویی که بتواند ویژگیهای محصول (از جمله رنگ و سایز و تولیدکننده و غیره) را هم لحاظ کند نتایج مرتبطتر و تجربهی بهتری در اختیار کاربر قرار میدهد.
۴. آیا خوب است بیشتر عبارات کلی به صفحات دستهبندی هدایت شوند؟
همانقدر که جستجوی درون سایت از تکنولوژی و منطق برای بهبود نتایج جستجو بهره میبرد، نوع نمایش نتایج هم باید بهبود یابد. تجارت الکترونیک از نتایج سادهی محصولات فاصله گرفته است و به سمت نمایش نتایجی شامل نتایج پرطرفدار، پستهای وبلاگ، راهنماها، صفحات ایستا و دستهبندیهای مرتبط پیش میرود.
این روش به خصوص به بازدیدکنندگانی کمک میکند که در مراحل ابتدایی خرید خود هستند و از عبارات جستجوی بسیار کلی مثل «دوربین عکاسی» استفاده میکنند. بسیاری از فروشگاهها کاربر را به صفحهی دستهبندی مرتبط با عبارت جستجو هدایت میکنند. این صفحه از دید کاربر مفیدتر است از صفحهای پر از محصول که ممکن است به عبارت مورد نظر او ارتباط چندانی نداشته باشند.

میخواهید فروشگاه اینترنتی راه بیندازید؟
اول با حرفهایها مشورت کنید.
پیام و یا پرسشتان را بنویسید.